مردی که در یک حادثه هولناک، همسر صیغهای اش را درون خودرو به آتش کشید، در حالی از جنبه عمومی جرم به تحمل ۱۰ سال زندان محکوم شد که همسر وی با اثر انگشت شست پا، در محضر ثبت اسناد رسمی از شوهر بی رحم خود گذشت کرده بود!
ماجرای این حادثه تکان دهنده هنگامی در شهرستان قوچان لو رفت که زن ۴۲ ساله با چهرهای که از شدت سوختگی به حالت وحشتناکی درآمده بود به منظور تظلم خواهی، به دادسرای عمومی و انقلاب قوچان رفت و پرده از رازی دردناک برداشت. او گفت:حدود ۸ سال قبل و برای مدت طولانی به عقد موقت مردی به نام «حمید» درآمدم تا شاید زندگی شیرینی را تجربه کنم؛ اما مدتی بعد متوجه شدم که همسرم به من خیانت میکند و با زن دیگری هم ارتباط دارد. وقتی این ماجرا لو رفت و با اعتراضهای من روبه رو شد، دیگر هیچ گاه روی خوشی ندیدم. او مرا به شدت کتک میزد و در خانه زندانی میکرد. به همین خاطر یک شب در فرصتی مناسب از خانه فرارکردم که برادرشوهرم مرا به منزل مادرم رساند. این در حالی بود که «حمید» سعی میکرد با حرفها و وعده هایش مرا از تصمیم طلاق منصرف کند ولی من به او گفتم دیگر حاضر نیستم با تو زندگی کنم!
شب حادثه هم شوهرم نزد من بود و قصد داشت با گفتگو مرا راضی کند ولی در همین هنگام پیامکهای متعددی از سوی آن زن غریبه برایش ارسال شد که دوباره شعله مشاجرههای ما زبانه کشید و بعد از درگیری خانوادگی، من دوباره منزل را ترک کردم، اما شوهرم خودش مرا با خودرو به منزل مادرم برد. آن شب تا صبح در فکر بودم و خوابم نمیبرد بالاخره حدود ساعت ۷ صبح از منزل مادرم بیرون آمدم تا به مشهد بروم ولی شوهرم سوار بر خودرو در منزل مادرم ایستاده بود. او زمانی که از قصد من آگاه شد، به من گفت:من خودم تو را میرسانم، نیازی نیست با فرد دیگری به مشهد بروی!
ولی من دوست نداشتم با او همراه شوم؛ با وجود این، همسرم به زور مرا سوار خودرو کرد که حتی داخل خودرو هم مشاجره و دعوا ادامه یافت. او چنان با مشت به سر و صورتم کوبید که دندانم شکست و با چوبی که در زیر صندلی راننده داشت مرا زد. در این شرایط من فریاد میزدم که دیگر خسته شده ام و نمیخواهم با تو زندگی کنم حتی اگر خودم را بکشم! این درگیری درون خودرو در حالی بالا گرفت که شوهرم از شدت عصبانیت پدال گاز را چنان میفشرد که احساس کردم قصد دارد خودرو را واژگون کند، اما در یک لحظه او با همان سرعت وحشتناک خودرو را به حاشیه جاده کشاند و مدعی شد که خودرو جوش آورده است. او کاپوت خودرو را بالا زد و به سمت صندوق عقب رفت تا بطری آب را درون رادیاتور بریزد، اما در یک لحظه وقتی دوباره به پشت خودرو رفت با دو ظرف ۴ لیتری در کنار شیشه سمت راننده ایستاد. او ناگهان محتویات یکی از بطریها را روی صورت من پاشید. ابتدا فکر کردم آب است ناخودآگاه دستانم را روی چشمانم گذاشتم ولی بوی بنزین درون خودرو پیچید و او دوباره باقی مانده بنزینها را هم روی پیکرم ریخت. وحشت کردم و فریاد زدم «نریز!» در حالی که سعی میکردم تا قفل کمربند ایمنی را باز کنم ولی تلاش هایم بی فایده بود. در همین هنگام بود که فهمیدم در حال سوختن هستم! دیگر وحشت زده جیغ میکشیدم «دارم میسوزم!»، اما شوهرم پشت کاپوت ایستاده بود و تنها به صحنه سوختن من و دست و پا زدن هایم نگاه میکرد. در این لحظه فقط اتوبوسی را دیدم که توقف کرد و دیگر چیزی نفهمیدم! مدتی بعد که در بیمارستان به خود آمدم و آن روز وحشتناک را به یاد آوردم از شوهرم شکایت کردم در حالی که بیش از یک ماه از آن حادثه تکان دهنده گذشته بود.
با اعلام این شکایت پروندهای با اتهام شروع به قتل عمدی در دادسرای قوچان تشکیل شد و در شعبه اول مورد رسیدگی دقیق قرارگرفت. این زن که صورت و دست هایش به طرز هولناکی سوخته و آثار پوست او از بین رفته بود؛ در ادامه پیگیری این پرونده جنایی، در حالی با ماجرایی دیگر روبه رو شد که شوهر وی ادعا کرد همسرش در محضر ثبت اسناد رسمی از وی گذشت کرده است و حتی به خاطر این که انگشتی برای ثبت اثر انگشت نداشت، با اثر انگشت شست پا رضایت خود را اعلام کرد.
باتوجه به حساسیت و اهمیت این حادثه وحشتناک، پرونده مذکور با دستور مقامات قضایی استان خراسان رضوی به شعبه ششم دادگاه کیفری یک استان خراسان رضوی ارسال شد و توسط قضات با تجربه به ریاست قاضی هادی دنیادیده زیر ذره بین قضاوت قرارگرفت. خیلی زود جلسه محاکمه تشکیل شد و قضات دادگاه سطر به سطر اوراق این پرونده را مطالعه کردند. آن گاه یکی از شاهدان ماجرا به رئیس دادگاه گفت:یک روز دوستم مرا به عنوان شاهد به محضر ثبت اسناد دعوت کرد تا رضایت شاکی را بگیرد. وقتی به آنجا رفتم زنی را با صورت بسته و دستان باندپیچی دیدم. محضردار به آن زن گفت: میخواهی رضایت بدهی؟ که وقتی با پاسخ مثبت زن روبه رو شد از شست پای او اثر انگشت گرفت چرا که دستانش سوخته بود و اثری نداشت.
در ادامه رسیدگی به این پرونده جنایی، متهم نیز در جایگاه عدالت ایستاد و در پاسخ به سوال قضاتی که با طمانینه به دفاعیات او گوش میدادند، چنین گفت:من روی همسرم بنزین نریختم و او را آتش نزدم. آن روز (۱۴۰۱.۳.۲۸) به طرف مشهد در حرکت بودیم که ناگهان خودرو جوش آورد. وقتی پیاده شدم تا آن را بررسی کنم دریک لحظه متوجه آتش سوزی درون خودروام شدم!
قاضی پرسید:اما پزشکی قانونی تایید کرده است که همسر شما با مایع اشتعال آور بنزین سوخته است؛ چه میگویید؟ متهم پاسخ داد: من بی خبرم! در این هنگام رئیس دادگاه سوال کرد:پس شما چرا زود همسر خود را نجات ندادید؟ متهم گفت:به خاطر ارتفاع کنار جاده نتوانستم در خودرو را زودتر باز کنم و کمربند هم به سختی باز میشد!
در این جلسه دادگاه قضات با طرح سوالات تخصصی و موشکافانه در نهایت به این نتیجه رسیدند که ماجرای آتش زدن زن ۴۲ ساله، عمدی است بنا براین با استناد به مواد قانونی و استدلالهای دقیق حقوقی در حالی اتهام او را محرز دانستند که زن جوان درباره اعلام گذشت خود در محضر ثبت اسناد ادعا کرد:من بیشتر از ۲ ماه در بیمارستان امام رضا (ع) و در بخش سوختگی بستری بودم و ۴۰ روز در حالت کما به سر میبردم. بعد از ترخیص هم به منزل مشترک همسرم رفتم و درحالی که شرایط روحی وروانی مناسبی نداشتم او مرا به دفترخانه اسناد رسمی قوچان برد و هنگامی رضایت مرا گرفته است که حتی داروها و قرصهای درمانی را هم مصرف میکردم و اکنون نیز مرا رها و دوباره ازدواج کرده است.
ابا وجود این، قضات با تجربه شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی، پس از بررسی همه ابعاد این پرونده و گزارشهای پزشکی و انتظامی، در نهایت متهم را به تحمل ۱۰ سال زندان به اتهام شروع به قتل عمدی از طریق آتش زدن، محکوم کردند تا این زن درباره گذشت شخصی درباره دیه، ادعای خود را با مدارک حقوقی و مستدل به اثبات برساند.
در عین حال رای صادره مورد اعتراض وکیل متهم قرار گرفت، اما با توجه به این که رای مذکور با استنادات دقیق و استدلالهای خدشه ناپذیر در شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی صادر شده بود، قضات سپیدموی شعبه بیست و نهم دیوان عالی کشور نیز بر این رای مهر تایید زدند و فرجام خواهی متهم را وارد ندانستند.
منبع: صد آنلاین